آیه 203 سوره اعراف

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قَالُوا لَوْلَا اجْتَبَيْتَهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ مِنْ رَبِّي ۚ هَٰذَا بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

[7–203] (مشاهده آیه در سوره)


<<202 آیه 203 سوره اعراف 204>>
سوره :سوره اعراف (7)
جزء :9
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و هر زمان که تو آیتی بر آنها نیاوری بر تو اعتراض کنند که چرا آیتی فراهم نساختی؟ بگو: من تنها پیروی از آنچه از خدایم به من وحی رسد خواهم کرد، این آیات قرآن است مایه بصیرت‌هایی از جانب پروردگار شما و هدایت و رحمتی برای گروهی که ایمان آورند.

و هرگاه برای مخالفان [به سبب تأخیر وحی] آیه ای نیاوری [بر پایه گمان پوچ و باطلشان که قرآن را از پیش خود می آوری] می گویند: چرا آیه ای از نزد خود انتخاب نکردی [تا برای ما بیاوری]؟ بگو: من فقط آنچه از سوی پروردگارم به من وحی می شود، پیروی می کنم. این قرآن دلایلی روشن از سوی پروردگار شماست و برای گروهی که ایمان می آورند، سراسر هدایت و رحمت است.

و هر گاه براى آنان آياتى نياورى، مى‌گويند: «چرا آن را خود برنگزيدى؟ « بگو: «من فقط آنچه را كه از پروردگارم به من وحى مى‌شود پيروى مى‌كنم. اين [قرآن‌] رهنمودى است از جانب پروردگار شما و براى گروهى كه ايمان مى‌آورند هدايت و رحمتى است.

چون آيه‌اى برايشان نياورى، گويند: چرا از خود چيزى نمى‌گويى؟ بگو: من پيرو چيزى هستم كه از پروردگارم به من وحى مى‌شود. و اين حجتهايى است از جانب پروردگارتان و رهنمود و رحمت است براى مردمى كه ايمان مى‌آورند.

هنگامی که (در نزول وحی تاخیر افتد، و) آیه‌ای برای آنان نیاوری، می‌گویند: «چرا خودت (از پیش خود) آن را برنگزیدی؟!» بگو: «من تنها از چیزی پیروی می‌کنم که بر من وحی می‌شود؛ این وسیله بینایی از طرف پروردگارتان، و مایه هدایت و رحمت است برای جمعیّتی که ایمان می‌آورند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

When you do not bring them a sign, they say, ‘Why do you not improvise one?’ Say, ‘I only follow what is revealed to me from my Lord; these are insights from your Lord, and a guidance and mercy for a people who have faith.’

And when you bring them not a revelation they say: Why do you not forge it? Say: I only follow what is revealed to me from my Lord; these are clear proofs from your Lord and a guidance and a mercy for a people who believe.

And when thou bringest not a verse for them they say: Why hast thou not chosen it? Say: I follow only that which is inspired in me from my Lord. This (Qur'an) is insight from your Lord, and a guidance and a mercy for a people that believe.

If thou bring them not a revelation, they say: "Why hast thou not got it together?" Say: "I but follow what is revealed to me from my Lord: this is (nothing but) lights from your Lord, and Guidance, and mercy, for any who have faith."

معانی کلمات آیه

اجتبيتها: جبى: جمع كردن. اجتباء: جمع كردن به طور برگزيدن. لَوْ لا اجْتَبَيْتَها ؟ : چرا جمع نكردى آيات را ؟ بصائر: بصر: بينايى چشم. بصيرت: بينايى دل. جمع آن ، بصائر و ابصار است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قالُوا لَوْ لا اجْتَبَيْتَها قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما يُوحى‌ إِلَيَّ مِنْ رَبِّي هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «203»

و هرگاه آيه‌اى براى آنان نياورى (و چند روزى تلاوت وحى قطع شود)، مى‌گويند:

چرا آيه‌اى برنگزيدى؟ بگو: من فقط چيزى را پيروى مى‌كنم كه از سوى پروردگارم بر من وحى مى‌شود. اين (قرآن) بصيرت‌هايى از سوى پروردگارتان است و براى كسانى كه ايمان آورند، مايه‌ى هدايت و رحمت است.

نکته ها

«اجتباء» از «جبايت»، به معناى جمع كردن آب در حوض است. به حوض نيز «جابيه» مى‌گويند. جمع‌آورى خراج و ماليات را هم «جبايت» مى‌گويند، سپس به جمع‌آورى چيزهاى گزيده شده، «اجتباء» گفته شده است.

و شايد معناى آيه اين باشد؛ چرا معجزه‌اى را كه از تو درخواست كرديم، برنگزيدى و معجزه‌ى ديگرى آوردى و طبق سليقه‌ى ما عمل نكردى؟!

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «اذا أردتُم عيش السعداء و موت الشهداء و النّجاة يوم الحشرة و

جلد 3 - صفحه 255

الظلّ يوم الحرور و الهدى يوم الضّلالة فادرسوا القرآن فانّه كلام الرّحمن و حرز من الشيطان و رجحان فى الميزان»، «1» اگر خواهان زندگى سعادتمند و مرگ شهادت‌گونه و نجات و رهايى از روز گرم و سوزان قيامت مى‌باشيد، قرآن بياموزيد، زيرا قرآن، كلام خداوند رحمان است و مايه‌ى ايمنى از شيطان و سنگينى ميزان در قيامت. در روايت ديگرى فرمودند: قرآن، كمال دين شماست، هركس از قرآن رويگردان شود، جايگاهش آتش است. «فيه كمال دينكم ما عَدل احدٌ عن القرآن الّا الى النّار». «2»

پیام ها

1- آيات قرآن، معجزه و نشانه‌ى حقّانيّت رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است. «لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ»

2- آيات قرآن، گاهى با فاصله‌ى زمانى طولانى نازل مى‌شد. «وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ»

3- لازم نيست مُبلّغ، هر روز سخن جديدى ارائه كند، شايد گاهى سكوت لازم باشد. «لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ»

4- كفّار، آيات قرآن را مطالب برگزيده‌ى پيامبر مى‌پنداشتند كه از اين سو و آن سو جمع‌آورى كرده وبه مردم ارائه مى‌دهد، نه آنكه وحى‌الهى باشد. «لَوْ لا اجْتَبَيْتَها»

5- كفّار بهانه‌جو، پيامبر را به خاطر فاصله افتادن در نزول وحى شماتت مى‌كردند. «قالُوا لَوْ لا اجْتَبَيْتَها»

6- رهبر آسمانى نبايد تحت تأثير بهانه‌گيرى‌ها و تقاضاهاى نابجا قرار گيرد، بلكه بايد پاسخ بهانه‌ها را صريح و قاطع بيان كند. قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ‌ ...

7- پيامبر، تنها از وحى فرمان مى‌گيرد، نه آنكه مطالبى را از پيش خود برگزيند و ارائه دهد. «إِنَّما أَتَّبِعُ ما يُوحى‌ إِلَيَّ»

8- وحى، وسيله‌ى تربيت پيامبر و امّت است و لازمه‌ى ربوبيّت. «رَبِّي‌، رَبِّكُمْ»

9- هدايت‌هاى قرآن، ناب است و ذرّه‌اى با انحراف مخلوط نيست. (بكار بردن‌

«1». بحار، ج 89، ص 17.

«2». كافى، ج 2، ص 600.

جلد 3 - صفحه 256

كلمه‌ى «هُدىً» به جاى «هاد»، نشانه‌ى آن است كه قرآن يكپارچه هدايت است)

10- ارشاد و هدايت بايد براساس بصيرت باشد. «بَصائِرُ، هُدىً»

11- قرآن، هم كتاب شناخت و بصيرت فكرى است، «بَصائِرُ» هم راهنماى ارشاد و حركت عملى. «هُدىً» و نتيجه‌ى پيروى از آن، رحمت و بركت در دو جهان است. «وَ رَحْمَةٌ»

12- گرچه قرآن كتاب هدايت براى عموم است، امّا تنها صاحبان ايمان از اين هدايت بهره مى‌برند و كوردلان كه از بصيرت و هدايت الهى دورند، خود را از اين رحمت محروم مى‌كنند. «هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قالُوا لَوْ لا اجْتَبَيْتَها قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما يُوحى‌ إِلَيَّ مِنْ رَبِّي هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (203)

بعد از آن نوعى از اغواى آنها را ذكر فرمايد:

وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ: و چون اتيان نكنى و نياورى كافران را آيتى از قرآن يا معجزه‌اى كه اقتراح كنند مقارن طلب ايشان، قالُوا لَوْ لا اجْتَبَيْتَها: گويند چرا فراهم نيافتى آن آيه را از نزد خود مانند ساير آيات كه قرائت كنى. يا چرا بر نانگيختى آن را از قبل نفس خود در شكاف. معنى آنكه چرا فراهم نياورى بر وجه افترا. در تفسير تبيان شيخ طوسى رضوان اللّه عليه آورده كه: اهل مكه بر سبيل تعنت، آيات قرآنى را مى‌طلبيدند. و تعنت طلب ذلت است، يعنى مى‌خواستند تا او عاجز شود از اتيان به مثل آن، و چون در نزد آن تأخيرى واقع شدى، از روى استهزا گفتند: چرا انشا و احداث نكردى مانند آيات ديگر. آيه شريفه نازل شد كه چون آيات مقترحه ايشان را نيارى، گويند چرا خود را بر هم نبافتى.

قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما يُوحى‌ إِلَيَ‌: بگو اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم جز اين نيست كه پيروى مى‌كنم آنچه را وحى مى‌شود به من، مِنْ رَبِّي‌: از جانب پروردگار من و مقترح آن نيستم، هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ‌: اين قرآن دلايل ظاهر و حجج باهر است از جانب پروردگار شما كه بدان حق و صواب دريافته‌

جلد 4 صفحه 278

مى‌شود، وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ: هدايت كننده و سبب رحمت و نعمت است، لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ‌: براى قومى كه ايمان آورند به خدا و رسول، چه ايشان به قرآن منتفع شوند به سبب عمل به آن نه غير ايشان.

در كافى و عياشى از حضرت صادق عليه السّلام قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم القران هدى من الضّلالة و تبيان من العمى و استقالة من العثرة و نور من الظلمة و ضياء من الاحداث و عصمة من الهلكة و رشد من الغواية و بيان من الفتن و بلاغ من الدّنيا و الاخرة و فيه كمال دينكم، و ما عدل احد عن القران الّا الى النّار. «1» فرمود رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: قرآن هدايت است از گمراهى و ظاهر كننده كورى قلب را، و كم نماينده زلات، و نورى است براى نجات از ظلمت كفر، و ضياء است براى تميز بدعتها، و نگاهدارنده از هلاكت، و رشد است از ضلالت، و تبيان است از فتنه‌ها، و تبليغى است براى دنيا و آخرت، و در قرآن است كمال دين شما، و عدول نكند احدى از آن مگر عاقبتش نار خواهد بود.

تنبيه: آيه شريفه دال است بر آنكه افعال و اقوال پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تابع وحى، و جايز نبود عمل به قياس و رأى خود كند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 201 تا 203

إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ (201) وَ إِخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ ثُمَّ لا يُقْصِرُونَ (202) وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قالُوا لَوْ لا اجْتَبَيْتَها قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما يُوحى‌ إِلَيَّ مِنْ رَبِّي هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (203)

ترجمه‌

همانا آنانكه پرهيزكار شدند چون برسد آنانرا دور زننده از جنس شيطان متذكر شوند پس ناگهان ايشان بينايانند

و برادرانشان ميكشانند آنها را در گمراهى پس كوتاهى نمى‌كنند

و چون نياورى براى آنها آيتى را گويند چرا اختيار نكردى آنرا بگو جز اين نيست كه پيروى مى‌كنم آنچه را وحى ميشود بسوى من از پروردگارم اين دليلهاى روشن است از پروردگار شما و هدايت و رحمت است براى گروهى كه ايمان مى‌آورند.

تفسير

كسانيكه از خدا ميترسند و اهل تقوى و پرهيزكارى ميباشند چون اثرى از وسوسه شياطين كه در اطراف بنى آدم گردش مى‌كنند براى فريب آنها در نفس خودشان مشاهده نمودند بياد اوامر و نواهى و مواعيد الهى مى‌آيند و مكائد شيطان و مواقع خطر خودشان را مى‌يابند و از آنها احتراز و از معاصى اجتناب مينمايند و در كافى و عياشى از امام صادق (ع) نقل نموده كه آن بنده است كه قصد معصيت مى‌كند پس متذكر ميشود و خوددارى مينمايد و در روايت ديگر است كه پس بينا ميشود و نميكند و قمى ره فرموده كه آنها كسانى هستند كه وقتى شيطان آنها را بياد معصيت مى‌اندازد و وادار بآن مى‌كند نام خداوند را بزبان جارى مينمايند پس بصير ميشوند و برادران شياطين كه اهل تقوى نيستند بلكه در خبث طينت با آنها شريكند لذا برادر آنها خوانده شده‌اند ميكشانند شياطين بوسوسه آنها را بوادى ضلالت و كوتاهى نمى‌كنند در اغواء آنها تا برسانندشان بهلاكت و اينها هم كوتاهى نمى‌كنند در متابعت آنها بر حسب اقتضاء سنخيّت و چون چندى ميگذرد و آيه نازل نمى‌شود با آنكه آيات منزله را تكذيب نمودند به پيغمبر (ص) ميگويند چرا از خود آيه انشاء نمينمائى مانند ساير خطباء بگو اى پيغمبر من از پيش خود چيزى نياوردم آنچه بمن وحى شده است ابلاغ نمودم اين قرآن و آيات آن دلائل و موجبات بصيرت است از جانب خدا و وسيله هدايت و رحمت است براى اهل ايمان بدرد شما نمى‌خورد.

جلد 2 صفحه 508

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِذا لَم‌ تَأتِهِم‌ بِآيَةٍ قالُوا لَو لا اجتَبَيتَها قُل‌ إِنَّما أَتَّبِع‌ُ ما يُوحي‌ إِلَي‌َّ مِن‌ رَبِّي‌ هذا بَصائِرُ مِن‌ رَبِّكُم‌ وَ هُدي‌ً وَ رَحمَةٌ لِقَوم‌ٍ يُؤمِنُون‌َ (203)

و زماني‌ ‌که‌ نياوري‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ بآيه‌ و معجزه‌اي‌ ‌که‌ تقاضا ميكنند ميگويند چرا اختيار نكردي‌ تقاضاي‌ ‌ما ‌را‌ بگو فقط ‌من‌ متابعت‌ ميكنم‌ آنچه‌ وحي‌ ‌شده‌ بمن‌ ‌از‌ طرف‌ پروردگارم‌ ‌اينکه‌ قرآن‌ بينايي‌ها ‌است‌ ‌از‌ پروردگار ‌شما‌ و هدايت‌ كننده‌ و رحمت‌ ‌است‌ ‌براي‌ قومي‌ ‌که‌ ايمان‌ آورند ‌در‌ باب‌ معجزه‌ ‌در‌ مجلد اول‌ كلم‌ الطيب‌ گفته‌ايم‌ دستگاه‌ معجزات‌ انبياء بازيگر خانه‌ و ملعبه‌ نيست‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ ‌هر‌ كس‌ تقاضا كند بايد انبياء بياورند فقط آنچه‌ دليل‌ قطعي‌ ‌است‌ ‌بر‌ صدق‌ دعوي‌ و خارج‌ ‌از‌ قدرت‌ بشر ‌است‌ كافي‌ ‌است‌ و ‌لو‌ يك‌ معجزه‌ ‌باشد‌. و نيز گفته‌ايم‌ ‌که‌ معجزه‌ فعل‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ بدست‌ نبي‌ ظاهر ميشود ‌از‌ قدرت‌ نبي‌ خارج‌ ‌است‌ اقتراحا نميتواند اقامه‌ كند. و نيز گفته‌ايم‌ ‌که‌ اعطاء معجزه‌ ‌بر‌ وفق‌ حكمت‌ و مصلحت‌ ‌است‌ ‌در‌ موقع‌ ‌خود‌ ميشود بناء ‌علي‌ ‌هذا‌ توقعات‌ مشركين‌ ‌را‌ نبايد اعتناء كرد مثل‌ اينكه‌ بگويند لَن‌ نُؤمِن‌َ لَك‌َ حَتّي‌ تَفجُرَ لَنا مِن‌َ الأَرض‌ِ يَنبُوعاً أَو تَكُون‌َ لَك‌َ جَنَّةٌ مِن‌ نَخِيل‌ٍ وَ عِنَب‌ٍ فَتُفَجِّرَ الأَنهارَ خِلالَها تَفجِيراً أَو تُسقِطَ السَّماءَ كَما زَعَمت‌َ عَلَينا كِسَفاً أَو تَأتِي‌َ بِاللّه‌ِ وَ المَلائِكَةِ قَبِيلًا أَو يَكُون‌َ لَك‌َ بَيت‌ٌ مِن‌ زُخرُف‌ٍ أَو تَرقي‌ فِي‌ السَّماءِ وَ لَن‌ نُؤمِن‌َ لِرُقِيِّك‌َ حَتّي‌ تُنَزِّل‌َ عَلَينا كِتاباً نَقرَؤُه‌ُ اسراء ‌آيه‌ 92‌-‌ 95 و امثال‌ اينها شرح‌ ‌آيه‌ وَ إِذا لَم‌ تَأتِهِم‌ بِآيَةٍ معجزه‌اي‌ ‌که‌ توقع‌ كردند قالُوا لَو لا اجتَبَيتَها چرا ‌اينکه‌ معجزه‌ ‌که‌ ‌ما توقع‌ كرديم‌ اختيار نكردي‌، اجتباء و اصطفاء و انتخاب‌ و اختيار قريب‌ المعني‌ ‌است‌ قُل‌ إِنَّما أَتَّبِع‌ُ ما يُوحي‌ إِلَي‌َّ مِن‌ رَبِّي‌ اختيار بدست‌ ‌من‌ نيست‌ فقط ‌من‌ متابعت‌ ميكنم‌ آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌از‌ پروردگارم‌ بمن‌ وحي‌ شود ‌شما‌ ‌اگر‌ دليل‌ ‌بر‌ صدق‌ دعواي‌ ‌من‌

جلد 8 - صفحه 66

ميخواهيد همين‌ قرآن‌ كافيست‌ ‌بر‌ ‌شما‌ هذا بَصائِرُ مِن‌ رَبِّكُم‌ ‌اينکه‌ قرآن‌ تمام‌ جهات‌ بينايي‌ ‌را‌ دربر دارد چه‌ ‌در‌ امور اعتقاديه‌ ‌از‌ توحيد و عدل‌ و نبوت‌ و معاد و صفات‌ ربوبي‌ و ولايت‌ ائمه‌ (ع‌) و اخلاقيه‌ و وظائف‌ دينيه‌ و مواعظ و نصايح‌ لا رَطب‌ٍ وَ لا يابِس‌ٍ إِلّا فِي‌ كِتاب‌ٍ مُبِين‌ٍ انعام‌ ‌آيه‌ 59 وَ هُدي‌ً وَ رَحمَةٌ لِقَوم‌ٍ يُؤمِنُون‌َ قرآن‌ ‌براي‌ هدايت‌ جن‌ و انس‌ سر ‌تا‌ سر عالم‌ نازل‌ ‌شده‌ و لكن‌ كساني‌ ‌که‌ بهره‌ برداري‌ ميكنند و هدايت‌ ميشوند و مشمول‌ رحمت‌هاي‌ ‌غير‌ متناهيه‌ الهيه‌ دنيويه‌ و اخرويه‌ ميگردند فقط مؤمنين‌ هستند وَ نُنَزِّل‌ُ مِن‌َ القُرآن‌ِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُؤمِنِين‌َ وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِين‌َ إِلّا خَساراً اسراء ‌آيه‌ 84.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 203)- سپس حال جمعی از مشرکان و گنهکاران دور از منطق را شرح می‌دهد و می‌گوید هنگامی که آیات قرآن را برای آنها بخوانی آن را تکذیب می‌کنند «و هنگامی که آیه‌ای برای آنها نیاوری (و در نزول وحی تأخیر افتد) می‌گویند: (پس این آیات چه شد؟) چرا از پیش خود آنها را تنظیم نمی‌کنی»؟ مگر همه اینها وحی آسمانی نیست؟ (وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآیَةٍ قالُوا لَوْ لا اجْتَبَیْتَها).

اما «به آنها بگو: من تنها از آنچه به سویم وحی می‌شود پیروی می‌کنم، و جز آنچه خدا نازل می‌کند، چیزی نمی‌گویم» (قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما یُوحی إِلَیَّ مِنْ رَبِّی).

«این قرآن و آیات نورانیش وسیله بیداری و بینایی از طرف پروردگار است» که به هر انسان آماده‌ای دید و روشنایی و نور می‌دهد (هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ).

«و مایه هدایت و رحمت برای افراد با ایمان و آنها که در برابر حق تسلیمند می‌باشد» (وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع